حلقه زر فروغ فرخزاد


D
نوشته شده توسط : سولماز
دخترک خنده کنان گفت که چيست
راز اين حلقه زر
راز اين حلقه که انگشت مرا
اين چنين تنگ گرفته ست به بر
راز اين که در چهره او
اين همه تابش و رخشندگي است
مرد حيران شد و گفت
حلقه خوشبختي ست حلقه زندگي است
همه گفتند : مبارک باشد
دخترک گفت : دريغا که مرا
باز در معني آن شک باشد
سال ها رفت و شبي
زني افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر
ديد در نقش فروزنده او
روزهايي که به اميد وفاي شوهر
به هدر رفته هدر
زن
پريشان شد و ناليد که واي
واي اين حلقه که در چهره او
باز هم تابش و رخشندگي است
حلقه بردگي و بندگي است





:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 2 فروردين 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: